سلام دوستان.امروز میخوام درمورد خودم صحبت بکنم.
از وقتی وارد دانشگاه شدم باوجود سختی بعضی از دروس انگار هدفمو از دست دادم.یادم رفته چی میخواستم از زندگی . واقعا انگار مهم ترین هدفم دانشگاه بود نه اینده درخشان.
خداروشکر از رشتم راضیم ودوستش دارم.اما حالا تلاش چندانی برای پیشرفت نمیکنم یا شاید نمیتونم یا شایدم خودم نمیخوام.هرجور که هست مث قبل تلاش نمیکنم.مثل قبل نیستم.اونجوری که میخوام
نیست اوضاع.در پایان راهی که اغاز یک راه جدیده خستم.موضوع دیگه اینکه ب خاطر برخی از مسائل گذشته وبعضی از رفتار هام نمیتونم خودمو ببخشم واین باعث میشه همش ب گذشته فکر بکنم.روی رفتارم وافکارم حساس شدم.
همه دردها و اشکهام پشت لبخندهامه وهیچ کس متوجشون نیست.از درون همه چیز ب هم ریخته.
ب نظرتون چه کاری انجام بدم؟؟؟؟؟؟؟؟